loading...
صفا پاتوق|سایت سرگرمی و تفریحی
اخبار صفا پاتوق
محمد بازدید : 486 شنبه 22 تیر 1392 نظرات (0)
safapatogh.ir/

نقش‌هاي وارونه يک زن!

زن و مرد, روحيه زنانه, روحيات رواني زنان

 

زن و مرد داراي دو روحيه پنهان هستند. در وجود زن ها، هم روحيه زنانه وجود دارد و هم روحيه مردانه و در مردان نيز روحيه مردانه و زنانه وجود دارد. عمل و عکس العمل هر زن و مردي به چگونگي رشد و تحول اين روحيات بستگي دارد.

 

به طور طبيعي روحيه مردانه در مردان حالت قالب دارد و در زنها روحيه زنانه، که اين موجب مي شود آنها در يک حالت تعادل و طبيعي باشند، اما بعضي مواقع به دلايل گوناگون اين حالت تعادل دچار اشکال و نقش احساسات و عواطف در انها وارونه مي شود، که اين حالت عدم تعادل با علائم مختلفي بروز مي کند.

 

در مقاله" نقش هاي وارونه يک مرد" به حالت عدم تعادل مردان و وارونگي نقش احساسات و عواطف آنها پرداختيم، حال در اين يادداشت، قصد داريم به بررسي اشکال در تعادل رواني زنان و اثرات آنها بر رفتار آنان اشاره نمائيم.

 

وقتي تعادل روحيات رواني زنان به هم مي خورد!

احساس خستگي مفرط و يکنواختي زندگي و همين طور بروز مشکلات متعدد در زندگي، تمايل به صحبت کردن که از خصوصيات زن هاست را کم مي کند و رفته رفته آنان توان حل مشکلات روزانه خود را از دست داده و بدون اين که خود بخواهند به سمت عدم تعادل پيش مي روند.

 

علائم متعددي نشان دهنده اين عدم تعادل است که مي توان به طور خلاصه به علائمي چون ذيل اشاره کرد:

*احساس مسئوليت غير اصولي براي حل مشکل خانواده و کار مفرط : زماني که روحيات زنانه زن ها تقويت و حمايت نمي شود انها براي گريز از دل زدگي شوهرشان و ترس از طلاق، ناخودآگاه به سمت جنبه مردانه خود و ابراز تمايلات مردانه پيش مي روند. آنان به عاقلانه رفتار کردن خويش مفتخرند، بنابراين شديدا کار مي کنند و نيازهاي زنانه خود را براي حل مشکلات خانه و خانواده پنهان مي کنند. تصور غلط اين زن ها اين است که نيازها و حساسيت هاي زنانه، و احساس زن بودن و زنانه رفتار کردن ناخوشايند است. اين گونه زن ها دائما با خود درگير هستند و روحيات زنانه خود را پس مي زنند.آنها دوست دارند به جاي ظريف و زنانه رفتار کردن، در غالب رفتارهاي مردانه، خشک، خشن و نفوذ ناپذير شوند و همين طور مي خواهند به جاي وابستگي به شوهرشان، تمايل به استقلال داشتن را تجربه کنند. آنها تا جايي در اين عدم تعادل و افراط گويي پيش مي روند که حمايت مردها را به باد تمسخر مي گيرند، و... در صورتي که اين حمايت مردها مي باشد که حامي و حمايت گر هميشگي آنها است.

زن و مرد, روحيه زنانه, روحيات رواني زنان

*تمايل به اين که همسرشان پرحرفي کند: واکنش ديگر زن ها نسبت به عدم تعادل خود اين است که مايلند همسرشان بيشتر از آنها حرف بزند و احساساتش را با زنش در ميان بگذارد. اين دقيقا نقشي است که زن ها در حالت تعادل بايد برعهده داشته باشند. اين گونه زن ها بيشتر تمايل دارند تا شوهرشان زنانه رفتار کند، زياد حرف بزند، سفره دل بگشايد و درد دل کند. آنها احساس مي کنند که با زنانه رفتار کردن مرد، امنيت خود را به دست مي آورند و از اين راه خود را راضي و خشنود مي کنند. اين تمايل زن يعني زنانه رفتار کردن مرد و کاهش خشونت در او به اين معني است که نياز اصلي، جانشين نياز ديگري شده است و تمايل خودشان به زنانه برخورد کردن را آشکار نمي سازند.

 

*احساس خستگي بسيار و در نتيجه پرخوري: واکنش غيرطبيعي ديگر نسبت به ارضاء نشدن روحيه زنانه پرخوري است. خوردن مي تواند آسان ترين راه براي تامين کمبود عشق و علاقه باشد. زن ها مي توانند با غذا خوردن، موقتا احساس استرس، ناامني و ترس را در خود سرکوب کنند. احساسي که از روحيه زنانگي آنها سرچشمه مي گيرد. زن ها کم و بيش مي توانند با پرخوري نياز رسيدگي به روحيه زنانه خود را برطرف کنند يعني در واقه با واکنش جانشين سازي مي توانند نياز اصلي خود که نياز به عشق، محبت و همدردي است را با پرخوري پر کنند. البته نياز به پرخوري براي مدت کوتاهي نياز به عشق را برآورده مي سازد و زن آن قدر تشنه مي ماند تا نياز او براي عشق برآورده شود و احساس آرامش در او به وجود آيد. زن ها گاهي تا اندازه اي خود را فريب مي دهند که به شادي و خوشحالي غير طبيعي و ساختگي خود دل مي بندند و ظاهرا نشان مي دهند که تمامي نيازهاي آنها برآورده شده است.

 

مردان، براي مبارزه با اين عوارض، چه بايد کنند؟!

تمامي اين واکنش ها به علت مشاهده نکردن حمايت مورد نياز از روحيه زنانه مي باشد. بنابراين يک زن احساس مي کند که مجبور است از روحيه ظريف زنانه خودداري کند و به سمت رفتار مردانه کردن گرايش پيدا کند. او فکر مي کند که با اين کار مي تواند توجه شوهر خود را به خويش جلب کند و موجب حمايت شوهر از او شود، در حالي که با چنين رفتاري وضعيت به وخامت بيشتري دچار مي شود. مردها بايد کمبود هاي همسر خود در اين زمينه توجه کنند و با حمايت هاي بي دريغ خود حس زنانگي را در آنها تقويت کنند و انان را از گردابي چنين مهلک نجات دهند. در چنين شرايطي يک مرد بايد با تمام وجود زنش را درک کند و متوجه باشد که ممکن است زنش به کمي استراحت و تنها ماندن احتياج داشته باشد، تا آمادگي و تعادل لازم را براي زندگي به دست آورد. به عنوان مثال اگر وقتي زني به خاطر کار خسته کننده و مفرط رنج مي برد و احساس کسالت مي کند، تنها راه چاره حمايت صادقانه شوهر از اوست. شوهر بايد در چنين شرايطي او را تحت حمايت بي دريغ خود قرار دهد و نيازهاي عاطفي و رواني او را تا حد امکان برآورده سازد تا زن بداند که همسرش به خاطر عشق به او از هيچ کوششي فروگذاري نمي کند.

منبع: تبيان

 

safapatogh.ir/http://www.beytoote.com
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 1873
  • کل نظرات : 311
  • افراد آنلاین : 88
  • تعداد اعضا : 116
  • آی پی امروز : 250
  • آی پی دیروز : 48
  • بازدید امروز : 404
  • باردید دیروز : 79
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 670
  • بازدید ماه : 670
  • بازدید سال : 19,981
  • بازدید کلی : 4,765,500
  • کدهای اختصاصی
    pr checker