loading...
صفا پاتوق|سایت سرگرمی و تفریحی
اخبار صفا پاتوق
محمد بازدید : 469 شنبه 22 تیر 1392 نظرات (0)
safapatogh.ir/

دختران ناجنس، پسران بدجنس

توصيه مي‌كنيم براي شناخت بهتر دختران و پسران امروز و رفع بسياري از مشكلات در ارتباط با آنها، حتما اين مطلب را بخوانيد.

 

اتاق كار پروفسور باهر پر از دست‌نوشته‌ها و مقاله‌هايي است كه با ديدن عناوين آنها شگفت‌زده مي‌شويد البته جست و جو ميان اين كاغذها كاري بسيار دشوار است و پروفسور با تهيه فهرستي از مطالب كار مخاطبانش را راحت كرده است. اين‌بار ميان مطالب پروفسور باهر، اين عنوان را براي گپ‌زدن انتخاب كرديم: «دختران ناجنس، پسران بدجنس» توصيه مي‌كنيم براي شناخت بهتر دختران و پسران امروز و رفع بسياري از مشكلات در ارتباط با آنها، حتما اين مطلب را بخوانيد.

 

تعريف اوليه من‌از دختران در حال گذار

ابتدا بايد بگويم اين اصطلاح «ناجنسي» دختران مودبانه كلمه بدجنسي است كه در جامعه استفاده مي‌شود و بسيار هم كاربرد دارد و در كنار كلمه ناجنس به كار مي‌رود. به همين دليل است كه از اين 2 واژه براي شرح و توضيح نابساماني‌هاي رفتاري و اخلاقي هر 2 جنس استفاده مي‌شود. عوامل متعددي باعث شده كه طي 30 سال اخير دختران به‌صورت جهشي تغييرات عمده اي داشته باشند و همين تغييرات باعث شده توقع دختران بيشتر شود. اين موارد بين دختران جامعه بزرگي مثل تهران و در سطوح و لايه هاي مختلف اجتماعي، فرهنگي و تحصيلاتي قابل رويت است و شايد بتوان آن را به ديگر مناطق نيز تعميم داد و با بررسي و آسيب‌شناسي بتوان از بروز و تكرار نابساماني‌ها در آن مناطق جلوگيري كرد.

 

قبل از اينكه باعث به‌وجود آمدن حسادت بين همكاران‌تان شويد، رئيس رفتار خودتان باشيد و حرفي نزنيد كه ديگران را با آن تحريك و عصباني كنيد

دختران ناجنس,پسران بدجنس, دختران و پسران

 

دختران

 

آموزش عالي

سواد و تحصيلات دانشگاهي در مقايسه با سال‌هاي قبل و همچنين قبل از انقلاب رشد بسيار فزاينده‌اي داشته‌ است. در حال حاضر متوسط سواد در دختران شهرنشين ليسانس است در حالي‌كه در قبل تحصيل تا پايان مقطع دبستان بالاترين ميزان بود.

 

تغييرات چشمگير

در مقايسه آماري، تعداد دختران نيز تغيير داشته است. اگر كيفيت را با مواردي چون سليقه و سواد و آگاهي‌هاي عمومي و درك و فهم تعريف كنيم در همه اين موارد دختران تغييرات چشمگيري با هم‌نوعان خود در سال‌هاي قبل دارند.

 

توقعات بالا

يكي از دلايلي كه باعث شده دختران دير و خيلي كم ازدواج كنند توقعات بالا و زياده‌خواهي‌هاي آنان است كه بر تمام تصميم‌گيري‌هاي‌شان تاثير گذاشته است. قبلا دختران مي‌گفتند هرچه پدر و مادرم بگويند يا خدا بزرگ است و من چيز زيادي نمي خواهم ولي در اين دوران دختران خواسته‌هاي‌شان را اعلام مي‌كنند و مي‌خواهند و براساس آن تصميم مي‌گيرند يعني تنها تامين مادي از طرف يك مرد براي‌شان ملاك نيست و انواع و اقسام خواسته‌ها و نياز هاي مختلفي كه دارند را بيان مي‌كنند و در ازدواج به‌دنبال برطرف كردن‌شان هستند.

 

شغل‌يابي

موقعيت هاي شغلي دختران در مقايسه با سال هاي گذشته تفاوت‌هاي آشكاري پيدا كرده است. در گذشته دختران عموما يا كار نمي‌كردند يا كارهايي در حيطه خانه انجام مي‌دادند و كمتر دختري خارج از خانه كار مي‌كرد ولي امروزه دختران علاوه بر انجام امور منزل عموما خارج از خانه به‌دنبال كار هستند و به راحتي هم جذب بازار كار مي‌شوند. در جامعه امروزي مي‌بينيم كه دختران به كار كردن مشتاق‌تر هستند و توفيقات‌شان در كاريابي و پيشرفت كاري هم بيشتر است.

 

سن دخترانگي (اصطلاح باهري...)

منظور از اين سن، سني است كه دختران را بالغ و عاقل فرض مي‌كردند؛ اين سن نيز 10 تا 15 سال تفاوت پيدا كرده است؛ به اين معني كه در گذشته يك دختر 15 ساله را به‌عنوان يك دختر خانم كامل معرفي مي‌كردند كه آمادگي ازدواج داشت و اگر در اين سن ازدواج نمي‌كرد و مثلا 20 ساله مي‌شد مي‌گفتند كه ترشيده و ديگر شوهري پيدا نخواهد كرد ولي امروزه اگر بخواهند يك دختر 20 ساله را شوهر بدهند همه مي‌گويند چرا به اين زودي و مگر عجله داريد و. . . سن مناسب و متعارف براي ازدواج كه ميانگينش در گذشته 15 بود الان به 25 سال رسيده است. به همين دليل سن دخترانگي بالا رفته است.

 

زنان مدير

در سطوح مياني مديريتي، حضور زنان خيلي بيشتر از گذشته شده است و اين يعني خانم‌هاي جوان توانسته‌اند از محدوده‌هاي ممنوعه كه در گذشته وجود داشته عبور كنند.

 

كميت

تعداد زنان و دختران جوان براساس آمار و مشاهدات نسبت به سال‌هاي گذشته بالا رفته و افزايش داشته است و اين افزايش نه تنها نسبت به تعداد دختران در سال‌هاي قبل بوده بلكه در مقايسه با پسران نيز اين افزايش چشمگير است.

 

ارتباطات گسترده

ارتباطات اجتماعي دختران در جامعه امروز بيشتر شده است؛ در جامعه امروز ارتباط با جنس مخالف هم بيشتر از گذشته شده است مثل حضور در دانشگاه و محيط‌هاي كاري و ... و طبق آخرين آماري هم كه اعلام شده 80 درصد از دختران دبيرستاني دوست پسر دارند. شايد بتوان گفت دختران جوان در اين دوره آزادي‌هاي اجتماعي بيشتري مي‌خواهند.

 

استقلال‌طلبي

دختران امروزي استقلال‌طلب هستند يعني با درنظر گرفتن همه شرايط از جمله مهريه‌هاي سنگين و حق طلاق و... باز هم دنبال استقلال هستند و حاضر نيستند زير سايه هيچ‌كسي باشند چه پدر ،چه مادر، چه همسر و چه بچه...   .

 

توصيه‌هاي كاربردي

اولين اولويت اين است كه جوان، شناخته شود. با شناخت درست از نيازها و خواست‌هاي او مي‌توان تصميمات درستي گرفت. بايد براي جوانان زمينه فعاليت‌هاي توليدي فراهم شود تا از انرژي مازاد او، بهره‌برداري مناسبي صورت بگيرد. جوان اگر مولد نباشد، مخرب مي‌شود. بايد براي جوانان آزادي‌هاي مشروع و مشروطي درنظر گرفت كه اختيار انتخاب آن هم بايد متناسب با شرايط بومي، اقليمي و فرهنگي جوانان هر شهر، استان يا... باشد نه اينكه يك تصميم مركزي گرفته شود و بخواهند آن را در تمام نقاط و در هر شرايطي اجرا كنند.‌حتي مجريان و محافظان اين آزادي‌ها هم بايد با شرايط جامعه هماهنگ باشند تا برداشت‌هاي متفاوت باعث ايجاد اختلاف و ناهماهنگي نشود.

 

بايد گفت ضربه‌هاي فرهنگي كه ممكن است از طريق اجراي غلط و ناصحيح قوانين انضباطي و محدوديتي به جامعه جوان وارد شود به‌مراتب از ضربه‌هاي تهاجم فرهنگي و تحريم هاي اقتصادي و... مخرب‌تر و كشنده‌تر خواهد بود. پس وضع قوانين، يك طرف قضيه است و نحوه اجرا و صيانت از آن، بعد ديگر قضيه. بنابراين اگر بنيان هاي اجرايي و اعتقادي‌مان محكم باشد نبايد نگران تلاش‌هاي ديگران باشيم.

دختران ناجنس,پسران بدجنس, دختران و پسران

پسران

 

بي‌خردي

خرد به معناي قدرت تمييز و تشخيص بين پسران به‌شدت كاهش يافته است. در مقايسه پسران گذشته با پسران امروزي در سنين مثلا فوق ليسانس اين تفاوت فاحش است. در گذشته در اين سن هم فعاليت بيشتر بود، هم كسب درآمد، هم شعور و فهم اجتماعي و هم انگيزه. نسل امروز هوشمندي و ضريب هوشي بالاتري نسبت به نسل گذشته دارند ولي خردشان كمتر و قدرت تحليل‌شان ضعيف‌تر است. براي مثال در مواجهه و هم كلامي با يك دانشجوي ممتاز در مقطع فوق ليسانس اگر در زمينه‌هايي خارج از حيطه تخصصي دانشگاهي بحث كنيد، بسياري از سوالات‌تان بي‌جواب مي‌ماند يعني اگر ميليمتري از چارچوب كتاب هاي دانشگاهي خارج شوي نمي‌تواند پاسخ بدهد و اين خيلي سخت و مشكل است كه آدم ببيند اين نسل اينگونه از داخل تهي و پوچ مي‌شود.

 

شادي سطحي

شادي بين پسران ذاتي نيست. خنده‌ها و صداهاي بلند بيشتر حالت هيستريك دارد و تحت تاثير استفاده از مواد محرك يا مخدر است. در فضا هاي عمومي و پارك‌ها شاهد هستيم كه پسران خيلي قهقهه مي‌زنند و به ظاهر شادند ولي گفت‌وگو‌ها و خوشي‌هاي بين آنها كم محتوا، مبتذل و پوچ است. مثلا ساعت‌ها در باره يك سوسك كه پيدا كرده‌اند حرف مي‌زنند و مي‌خندند. حرف‌هاي پرمحتوايي براي گفت‌وگو ندارند.

 

ناآگاهي از مسائل روز

پسران امروز نسبت به فرهنگ و تمدن ايران ناآگاه و بي‌تفاوت شده‌اند. نه تنها از مسائل روز بي‌اطلاع هستند بلكه از مسائل ديروز هم بي اطلاعند. براي مثال اگر بپرسيد خواجه عبدالله انصاري چه كسي است؟ فقط لبخندي احمقانه تحويلت مي‌دهند بدون آنكه فكر كنند يا بخواهند او را بشناسند. درحالي‌كه خواجه عبدالله انصاري فرد بسيار بزرگي است و حداقل يك ايراني بايد او را به‌عنوان يك فيلسوف و دانشمند ايراني بشناسد.

 

درآمدهاي كم

پسران امروزي يا درآمدهاي بسيار پاييني دارند يا اصلا درآمدي ندارند و همچنان وابسته به درآمد پدر و مادر هستند. در مقايسه با دختران مي‌بينيم كه كمتر فكر كار هستند چون دختران با كارهاي متوسط، با حداقل حقوق 400 تا 500 هزار تومان هم راضي مي‌شوند تا ادامه بدهند ولي پسران با اين درآمد حاضر نيستند كار كنند يا اگر هم كار كنند اين ميزان درآمد براي‌شان كافي نيست.

 

نبود وابستگي به خانواده

پسرها بلافاصله بعد از اولين آشنايي با يك دختر حتي در حد رابطه دوستي و همكاري، بلافاصله خانواده را فراموش مي‌كنند و كاملا به طرف او تمايل پيدا مي‌كنند ولي دختران همدلي و وابستگي بيشتري به خانواده دارند.

 

پشت ميز نشيني

پسران علاقه‌مندند كه بلافاصله بعد از اتمام دانشگاه شغلي در حد مدير و مدير كل داشته باشند تا راضي باشند ولي دختران در سطوح مختلف مشغول به كار مي‌شوند.

 

كاهش انگيزه

انگيزه هاي پسران به‌صورت عمومي كاهش پيدا كرده است و اين بي انگيزگي يا كم‌انگيزگي به‌صورت اپيدمي ميان پسران افزايش يافته است.

 

موضوعي كه بايد نگرانش بود

مي‌توان گفت فرار مغزها اتفاق مي‌افتاد يعني افراد مستعد و هوشمند براي ادامه تحصيل به خارج از كشور مي‌رفتند و بعد از اتمام تحصيلات به ايران بر مي‌گشتند و زندگي و خانواده اي فراهم مي‌كردند ولي امروزه شاهد هستيم كه افراد مختلف از سطوح مختلف اجتماعي، سياسي، فرهنگي، ورزشي و... به محض رسيدن به‌مراتب بالاي اجتماعي و موفقيت به خارج از كشور مهاجرت مي‌كنند و ديگر به كشور برنمي‌گردند. در اين زمان است كه ژن عامل موفقيت تحصيلي، ورزشي و... كه از پدر به پسر و نسل بعدي رسيده بود اين بار از كشور خارج مي‌شود بدون آنكه دنباله و ادامه‌اي داشته باشد. اينجاست كه بايد نگران بود. حالا اگر نسل فرهيخته و موفق از اين جمع نيز خارج شوند و باقي‌مانده هم كاري براي ارتقاي فرهنگ و دانش خود نكنند چه اتفاقي مي‌افتد؟ بالاترين خسارتي كه مي‌توانيم از آن نام ببريم همين فرار مغزها و در نهايت آن فرار ژن‌هاست كه اتفاق مي‌افتد.

 

ناجنسي دختران يعني اينكه توقعات دختران زياد شده، «آي‌کيو» در آنها به‌صورت جهشي افزايش يافته و بالطبع از نظر ژنتيك شايد بشود گفت X X (علائم ژنتيك) عامل زن بودن كه همان كروموزوم‌هاي X است هم كوچك‌تر شده‌اند و اين يعني بعد زنانگي‌شان كم شده است. زني كه در گذشته برايش شعر مي‌گفتند و به خال لبش جنگ‌ها و فتح‌ها مي‌كردند به‌نظرم امروز شايد وجود نداشته باشد... نه تنها از طرف پسران اين اتفاق نمي‌افتد بلكه از طرف دختران هم شما اين طنازي و ملاحت را نمي بينيد. اين كوچك شدن X را من به ناجنسي دختران ترجمه مي‌كنم و گاهي در ميان صحبت‌هاي‌شان مي‌شنويم كه مي‌گويند: «ما خودمان يه پا مرديم و غافل از اينكه در اين دوره و زمانه 2 پا مرد هم به كار نمي‌آيد.»

 

پسرها هم به‌صورت نسبي توفيقات كمتري دارند و افت كرده‌اند و X و Y كه نشانه مرد بودن است دچار نقصان شده به اين شكل كه Y كه نشانه و علامت مردانگي است كوچك شده و X به‌عنوان نماد و نشانه زن بودن بزرگ‌تر شده است، به معنايي ديگر تمايلات زنانه در آنها بيشتر شده است و بالطبع جنس‌شان بد شده و همان اصطلاحي كه به‌عنوان بدجنس به كار مي‌بريم در اين مورد معنا پيدا مي‌كند، مثل گلابي كه به‌ظاهر،رنگ و بوي گلابي دارد ولي وقتي گاز مي‌زنيم طعم ميوه به را دارد. در يك جمع‌بندي مي‌توانم بگويم كه زن ما از پله زنانگي يك پله بالاتر و مرد ما هم از جايگاه مردانگي يك پله پايين‌تر آمده است. به اين ترتيب در اين فرآيند نه زن، زن است و نه مرد، مرد!

دختران ناجنس,پسران بدجنس, دختران و پسران

صعود دختران

شايد بتوان اين فاكتورها را به نمادهاي بورسي دختران تشبيه كرد كه همه صعود داشته‌اند و باعث ارتقاي موقعيت اجتماعي و نوسانات رفتاري آنها شده‌اند. در مقابل اين نوسانات و تغييرات، پسران نيز بي‌تغيير نمانده‌اند؛ كميت پسران نسبت به قبل و در مقايسه با دختران رو به كاهش است. با هر تعريفي كه از كيفيت داشته باشيد مثل سواد، معرفت، توانايي‌ها و... كيفيت پسران كاهش پيدا كرده است.

 

قيچي تفاوت‌ها

توفيقات دختران خيلي بيشتر از حد انتظار و بيش‌ازحد قابل‌پيش‌بيني بوده است و در مقابل ناكامي‌ها و بي توفيقي پسران نيز بي‌اندازه و غيرقابل چشم‌پوشي است. اين كاميابي‌ها و اين ناكامي‌ها هردو، مثل 2 تيغه تيز قيچي عمل مي‌كنند كه رشته ارتباط مناسب اجتماعي و تعامل تاثيرگذار را قيچي مي‌كند و نمي‌گذارد كه اين 2 بخش ارتباط و دوستي داشته باشند و اين است كه روابط و تعاملات‌شان دائم با چالش روبه‌رو مي‌شود. همين باعث ايجاد انواع و اقسام مسائل مختلف مي‌شود مثل اعتياد، خانه‌هاي مجردي، ارتباط‌ها ي متعدد و... . خيلي از معضلات و نابساماني‌هايي كه امروز در جامعه شاهد آن هستيم به دليل آن است كه ما مسئله را حل نكرده‌ايم و حالا نوبت مسئله است كه ما را منحل كند.

منبع:مجله زندگي ايده آل

safapatogh.ir/safapatogh.ir/http://www.beytoote.com
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 1873
  • کل نظرات : 311
  • افراد آنلاین : 34
  • تعداد اعضا : 116
  • آی پی امروز : 102
  • آی پی دیروز : 67
  • بازدید امروز : 119
  • باردید دیروز : 73
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 2
  • بازدید هفته : 2,788
  • بازدید ماه : 2,788
  • بازدید سال : 22,099
  • بازدید کلی : 4,767,618
  • کدهای اختصاصی
    pr checker