![safapatogh.ir safapatogh.ir/](http://www.beytoote.com/images/stories/psychology/ra4-1999.jpg)
بچه چندم هستيد؟
- مجموعه: تست روانشناسي
اينکه شما اولين نورديده خانواده باشيد يا اينکه بعد از خواهر و برادرانتان به دنيا بياييد تا حدودي ميتواند سرنوشت عاطفيتان را هم تعيين کند.
از ژني که به ارث ميبريد گرفته تا تحصيلات پدر و مادرتان، همه و همه ميتواند روح و روان شما را زير و رو کند و روي ازدواجي که چند دهه بعد از تولدتان اتفاق ميافتد تاثير بگذارد. اما گذشته از تمام چيزهايي که دست خودتان هست و نيست، ترتيب تولدتان هم ميتواند نقش کليدي را بازي کند. اينکه شما اولين نورديده خانواده باشيد يا اينکه بعد از خواهر و برادرانتان به دنيا بياييد تا حدودي ميتواند سرنوشت عاطفيتان را هم تعيين کند. گرچه سالهاست که برخي از روانشناسان بر اهميت اين موضوع تاکيد ميکنند اما قبل از خواندن اين متن بايد بدانيد اين قانونها، هميشه و در مورد همه آدمها صادق نيست. شايد با بررسي روانشناختي ترتيب تولد، بتوانيم به شکلگيري يک پيشفرض در ذهن شما کمک کنيم اما قبل از آن به شما هشدار ميدهيم اين قانونها در همه آدمها و با تمام جزئيات صادق نيست.
بچههاي اول زورگو هستند؟
ذوق و انرژي بيشتر والدين کافي است تا فرزند اول، جور ديگري بار بيايد. براي تازه پدر و مادري که چيز زيادي از فرزندپروري نميدانند، تنها راه مراقبت از اين قدم نو رسيده، توجه بيشتر و رسيدگي مداوم است. پدر و مادرهايي که براي اولينبار اين تجربه را پشت سر ميگذارند، هميشه نگرانند که مبادا کوتاهي آنها در رسيدگي به فرزندشان دردسرساز شود و به همين دليل يک توجه 24 ساعته را به او هديه ميکنند. اين بچهها بيشتر از خواهر و برادرهاي بعديشان از امکانات خانواده بهرهمند ميشوند و از آنجا که در زمان تولد رقيبي ندارند، همه چيز منحصرا متعلق به آنهاست.
از وسايل بازي گرفته تا محبت و توجه والدين، همه چيز تنها و تنها به آنها تعلق دارد و اين موضوع سرنوشت رواني آنها را از خواهر و برادرهاي بعديشان متمايز ميکند. شايد به همين دلايل تحقيقات نشان ميدهد که در ميان کساني که برنده جايزه نوبل شدهاند آمار بچههاي اول بيشتر است. روانشناسان ميگويند از آنجا که بار مسئوليت روي دوش بچههاي اول سنگينتر است، وظايف بيشتري به آنها سپرده ميشود و ديگران انتظارات بالاتري هم از آنها دارند و اين فرزندان توانمندتر بار ميآيند. رقابتجو بودن هم از ديگر خصوصيات آنهاست که البته بچههاي دوم هم از آن بيبهره نيستند.
دلايلي که گفته شد کافي است تا بچههاي اول، سلطهجوتر و جاهطلبتر بار بيايند و بخواهند حق راي و بهرهمندي از امکاناتي که پيش از اين داشتهاند را تا پايان عمر و در همه جنبههاي زندگي حفظ کنند. اما از طرف ديگر اين بچهها وظيفهشناستر هم هستند و خوب ميدانند که به محض ورود يک فرزند ديگر به خانه، وظيفه رسيدگي به او را داشته و در صورتي که تا پايان عمر تنها فرزند خانواده باقي بمانند، مسئوليت سنگيني در قبال والدين خود دارند.
بچههاي اول بايد با بچههاي چندم ازدواج کنند؟
بهترين گزينه براي ازدواج: بچههاي اول در کنار دوميها آرامش بيشتري را تجربه خواهند کرد، چراکه فرزندان دوم آرام و زودجوش، به راحتي از خواستههاي آنها تبعيت ميکنند و از آنجا که به سلطهگري بچههاي اول عادت دارند، وقتي با يک دستور بيچون و چرا از طرف آنها روبهرو ميشوند، زياد سخت نميگيرند و نميرنجند. از طرف ديگر، حمايتهاي هميشگي بچههاي اول ميتواند ترس از زورگوييشان را کمرنگتر کرده و به همسرشان دلگرمي بيشتري بدهد.
بدترين گزينه براي ازدواج: ترکيب ازدواج 2 بچه اول با هم ميتواند جنجالهاي زيادي را به پا کند. اين زوج سلطهجو به سختي ميتوانند بهخاطر ديگري از خواستههاي خود بگذرند و حتي به طور موقت در بحثها کوتاه بيايند. گرچه ممکن است آنها بهدليل تواناييهايشان از نظر مالي يا کاري پيشرفت زيادي داشته باشند اما جرقههاي سلطهطلبي هميشه رابطه آنها را تهديد ميکند.
خسيسهاي هميشه تنها
خصوصيات تکفرزندها و بچههاي اول تاحدودي شبيه به هم است. جاهطلبي و سلطهجويي در شخصيت تکفرزندها هم راه دارد اما نميتوان يک تفاوت اساسي ميان آن دو را ناديده گرفت. با آمدن بچه دوم، تک فرزند سابق بايد توجه اطرافيان را با اين قدم نو رسيده هم تقسيم کند و در بسياري از چيزهايي که پيش از اين منحصر به او بوده، با ديگري شريک شود. اين اجبار در اشتراک، شکست بزرگي براي او به حساب ميآيد و خصلت حسادت را هم به ديگر خصوصيات او اضافه ميکند. اما اعتماد به نفس بالاتر و جديت بيشتر باعث ميشود بچههاي اول يک سر و گردن از ديگران جلوتر باشند. حالا اگر بخت با بچه اولي يار باشد و هميشه تکفرزند بماند، قطعا ديگر نيازي ندارد که همه زندگياش را با ديگري تقسيم کند. به همين دليل تکفرزندها انحصارطلبتر بار ميآيند و کمتر از بچههاي ديگر طاقت نه شنيدن را دارند.
بدترين گزينه براي ازدواج: قبلا هم گفتيم که ترکيب ازدواج 2 بچه اول با هم ميتواند جنجالهاي زيادي را به پا کند. گرچه ممکن است آنها بهدليل تواناييهايشان از نظر مالي يا کاري پيشرفت زيادي داشته باشند و به دليل اينکه رقيب ديگري در خانواده ندارند، از والدينشان کمکهاي بيشتري دريافت کنند اما جرقههاي سلطهطلبي هميشه رابطه آنها را تهديد ميکند. از طرف ديگر، براي تکفرزندها آسان نيست که داشتههايشان را به اشتراک بگذارند و همين موضوع ميتواند تهديدي براي ارتباطاتشان باشد.
اگر خواستگارتان بچه دوم است خيالتان راحت
بچههاي دومي حرف گوش کن و آرام بار ميآيند. آنها که هميشه زير سلطه بچههاي اول بودهاند، ياد گرفتهاند که بايد حرف ديگران را بپذيرند و تا آنجا که ميتوانند در زمان اختلافنظر کوتاه بيايند. بچههاي دوم گرچه از بچههاي اول هميشه زور شنيدهاند، اما از نعمت داشتن يک حامي بزرگتر هم بهرهمند بودهاند. آنها اين امکان را داشتهاند که با خواهر يا برادر بزرگترشان رقابت کنند و از او چيز ياد بگيرند. اين بچهها، مهارتهاي ارتباطي قويتري هم دارند و از آنجا که بايد رابطهشان را با بچههاي اول تنظيم ميکردند و در نقطه تعادل نگاه ميداشتند، ياد گرفتهاند چطور به ديگران نزديک شوند و با آنها کنار بيايند. اين ويژگي وقتي قدرتمند ميشود که بچه ديگري به دنيا بيايد و فرزند دوم، نقش فرزند وسط را بر عهده بگيرد. در اين شرايط او هميشه ميانجي رابطه فرزند کوچکتر و بزرگتر ميشود و در تنشهاي خانواده، بيشتر از هر کسي براي برقرار شدن صلح و آرامش تلاش ميکند.
بهترين گزينه براي ازدواج:بچههاي دوم با هر کسي ميتوانند ازدواج کنند و خوشبخت شوند. خلقوخوي سازگار آنها باعث ميشود که هم از پس حمايت بچههاي آخر بر بيايند و هم با شنيدن زورگوييهاي بچه اوليها زندگي را خيلي سخت نگيرند.
بچههاي آخر نبايد باهم ازدواج کنند
حرف گوش کردن در بچههاي آخر از دوميها هم بارزتر است. آنها که چند بزرگتر بالاي سر خود داشتهاند، نهتنها بله قربانگو بار ميآيند، بلکه بيشتر هم به ديگران متکي ميشوند و به دنبال حمايت آنها ميگردند. بچههاي آخر از رسيدگي زياد والدين به ويژه مادر بهرهمند بودهاند.
بچههاي آخر خلاق هستند و در جذب آنچه محيط به آنها عرضه ميکند، تواناترند. آنها ذهني باز و فعال دارند و از آنجا که عاشق خودنمايي و عرضه تواناييهايشان هم هستند، با تمام وجود دستاوردهايشان را به ديگران نشان ميدهند.
سلطهطلب بودن آنها باعث ميشود که هميشه به ديگران متکي باشند و بيشتر از هر کس ديگري به حمايت ديگران نياز داشته باشند و با دريافت کردن آن احساس آرامش و اطمينان ميکنند.
بهترين گزينه براي ازدواج: ترکيب ازدواج يک بچه اول با بچه آخر ايدهآل به نظر ميرسد.
بچههاي آخر به خدمترساني ديگران عادت دارند و از آنجا که بچههاي اول هم عاشق راه انداختن کار ديگران هستند، زندگي با يک بچه اول براي آنها جالب و آرام به نظر ميرسد.
از طرف ديگر، بچههاي آخر عادت دارند که در مقابل خواستههاي ديگران تمکين کنند و به همين دليل يک فرزند اول زورگو نميتواند از نظر آنها همسري نامهربان به نظر برسد.
بدترين گزينه براي ازدواج: گرچه نميتوان اين قانون را در مورد همه صادق دانست اما ترکيب ازدواج 2 بچه آخر با هم کمي نگرانکننده به نظر ميرسد.
ازدواج 2 فرد سلطهطلب با هم ميتواند آنها را با چالشهايي روبهرو کند. بچههاي آخري که هميشه عادت داشتهاند که ديگران مشکلاتشان را برطرف کنند، ممکن است از پس حل مشکلات ريز و درشت زندگي مشترک برنيايند و زود دلسرد و نااميد شوند.
منبع:مجله سيب سبز
http://www.beytoote.com