يارب ز شراب عشق سرمستم کن !
- مجموعه: آرامش سبز
الهي! بر هر که داغ محبت خود نهادي، خرمن وجودش را به باد نيستي در دادي.
الهي! همه آتش ها بي محبت تو سرد است و همه نعمتها بي لطف تو درد است.
الهي! مخلصان به محبت تو مي نازند و عاشقان به سوي تو مي تازند. کار ايشان تو بسازکه ديگران نسازند، ايشان را تو نواز که ديگران ننوازند.
الهي! محبت تو گلي است محنت و بلا خار آن، آن کدام دل است که نيست گرفتار آن.
الهي! از هر دو جهان محبت تو گزيدم و جامه بلا بريدم و پرده عافيت دريدم.
يارب ز شراب عشق سرمستم کن
وز عشق خودت نيست کن و هستم کن
از هرچه بجز عشق خودت تهي دستم کن
يکباره به بند عشق پا بستم کن
الهي! چون در تو نگرم از جمله تاجدارانم و تاج بر سر و چون در خودم نگرم از جمله خاکسارانم و خاک بر سر.
الهي! مرا دل بهر تو در کار است وگرنه با دل چکار است، آخر چراغ مرده را چه مقداراست؟
الهي! تا به تو آشنا شدم از خلق جدا شدم، در دو جهان شيدا شدم، نهان بودم و پيداشدم.
ني از تو حيات جاودان مي خواهم
ني عيش و تنعم جهان مي خواهم
ني کام دل و راحت جان مي خواهم
هر چيز رضاي توست آن مي خواهم
منبع:robabnaz29.persianblog.ir