استرس چيست؟
- مجموعه: مشاوره خانواده
استرس يکي از مهمترين علل بروز اختلالات جسمي و رواني است؛ بررسيهاي گوناگون نشان دهنده اين است که 70 تا 90 درصد بيماريها با استرس ارتباط دارند؛ فهرست بيماريهاي ناشي از استرس، سرطان، بيماري قلبي، آسم و ميگرن را در برميگيرد.
علل فيزيکي محيطي و اجتماعي استرس را اصطلاحاً عوامل استرس زا گويند؛ برخي استرس را پاسخ غيراختصاصي بدن به هر موقعيتي ميدانند که نياز به سازگاري داشته باشد؛ خواه موقعيت خوشايند باشد (ارتقاي شغلي) و خواه ناخوشايند (اخراج ازکار)؛ البته يافتههاي جديد نشان ميدهد که بين استرس ناشي از موقعيت مطلوب و نامطلوب تفاوتهاي فيزيولوژيک وجود دارد.
استرس با سلامتي و عملکرد ارتباط دارد؛ مقادير کم آن موجب بهبود سلامتي و عملکرد ميشود و مقادير زياد آن سلامتي را به خطر انداخته و عملکرد را دچار اختلال ميکند.
چه عواملي استرس ايجاد ميکنند؟
عوامل ايجاد کننده استرس را ميتوان به دو دسته بيروني و دروني تقسيم کرد؛ مهمترين عوامل استرس زاي بيروني عبارتند از مشکلات زندگي (مشکلات اقتصادي، ناامني شغلي، کار طاقتفرسا) و دگرگونيهاي زندگي (مرگ همسر، فرزند يا والدين، ازدواج، طلاق و مهاجرت)؛ اگر استرس از حد معيني فراتر رود به پريشاني تبديل ميشود و سلامتي و عملکرد فرد دچار اختلال ميشوند.
باورهاي نادرست
باورهاي غيرمنطقي و ناسازگارانه از مهمترين عوامل استرس زا محسوب ميشود؛ بهعنوان مثال از دست دادن شغل يک رويداد فعالکننده است. يعني فردي که شغلش را از دست داده از حالت آرامش و بياعتنايي خارج شده و براي مقابله با اين تغيير فعال ميشود. باورهايي که در ذهن فرد وجود دارد نقش مؤثري در افزايش يا کاهش استرس و همچنين اقدامات فرد براي مقابله با عامل استرس زا ايفا ميکند. باور به اينکه «هرگز چنين شغلي را دوباره به دست نخواهم آورد» با پيامد احساس ناکامي شديد و احتمالاً افسردگي ناشي از آن همراه خواهد شد اما اگر باور فرد اين باشد که «با تلاش بيشتر احتمالاً شغل بهتري بهدست ميآورم» با پيامدهاي روانشناختي مساعدتري مواجه خواهد شد.
برخي از رايجترين باورهاي غيرمنطقي عبارتاند از:
1- اجبار به جلب تأييد همه مردم ( بايد بهگونهاي رفتار کنم که مورد تأييد همه باشد.)
2- اجبار به کسب مهارت و شايستگي در سطح بالا ( بايد حداقل در يک زمينه مهارت فوقالعاده داشته باشم.)
3- توقع اينکه رويدادها مطابق ميل فرد باشند (نميتوانم مخالفت و ممانعت را تحمل کنم.)
4-توقع اينکه ديگران هميشه منصفانه رفتار کنند.
5- باور به اينکه کنترلي بر عوامل ايجاد کننده فشار وجود ندارد (نميتوانم فشارهاي زندگي را کاهش دهم.)
6- باور به اينکه اجتناب از مسئوليت بهتر از قبول آن است.
باور به اينکه رفتارهاي فعلي تحت تأثير رويدادهاي ناخوشايند گذشته است در واقع يکي از مهمترين راه هاي تعديل استرس تغيير و اصلاح باورهاي غيرمنطقي و ناسازگارانه است.
شيوههاي تعديل استرس
مقابله با استرس و تغيير سبک زندگي نقش مهمي دارند.
آگاهي از استرس
اين مرحله شامل مشخص کردن و شناسايي دقيق عوامل استرس زا است؛ در اين مرحله تمام افکار مرتبط با عوامل استرس زا شامل نگرانيها، ناآگاهيها بايد به صورت يک فهرست تهيه و تنظيم شوند. سپس علت استرس زا بودن هر يک از موارد مورد بررسي قرار گيرد و اگر ادراک عوامل استرس زا منفينگرانه و يا دفاعي باشد و مانع حل مشکل توسط شخص شود، بايد مجدداً مورد ارزيابي و بررسي قرار گيرد.
ارزيابي مجدد شرايط
ارزيابي مجدد شرايط يعني ايجاد ديدگاه و باور جديد در ذهن، که مناسبتر و سازگارانهتر باشد. در اين مرحله باورهاي ديگري که بيطرفانه يا ترجيحاً مثبتانديشانه هستند براي حل مسئله به خدمت گرفته ميشوند.
بايد بهخاطر داشت که ارزيابي مجدد يک فرايند، به معني سرکوب هيجانات يا دليلتراشي نيست بلکه تشخيص صحيح اين نکته است که بر چه عواملي در زندگي کنترل داريم و چه عواملي خارج از کنترل ما هستند.
پذيرش و جايگزيني
در اين مرحله باورها و عقايد جديد در الگوهاي تازه تفکر جايگزين باورهاي قديمي و کهنه ميشوند مشکلترين مرحله تغيير نگرش پذيرش و به کار بستن ديدگاه هاي جديد درباره مشکلات است. اکثر افراد در وضعيت هاي قديمي و شناخته شده احساس راحتي ميکنند و به حفظ عادت قديمي در تفکر و رفتار گرايش دارند اما مانند ساير مهارت ها بازسازي شناختي با تمرين و تکرار بهبود مييابد.
حمايت اجتماعي
تحقيقات نشان ميدهند که برخورداري از حمايت هاي اجتماعي آثار استرس را در موقعيتهاي مختلف تعديل ميکند. با عنوان مثال درصد مرگ و مير در مرداني که بهطور مرتب در گردهماييهاي اجتماعي حضور مييابند خيلي پايينتر از گروه مشابهي است که در گردهمايي ها اجتماعي حضور ندارند، دانشجوياني که دوستان زيادي دارند نسبت به آنهايي که دوستان کمي دارند در موقع امتحان هاي دانشگاهي از سيستم ايمني فعالتري برخوردارند.
با توجه به تأثير حمايت اجتماعي بر سيستم ايمني بهنظر ميرسد برخورداري از حمايتها ميتواند استرسهاي تحصيلي را کاهش دهد.
فنون مديريت زمان
يادگيري فنون مديريت زمان ميتواند موجب حداکثر استفاده از وقت شده و عملکرد افراد را افزايش دهد. اين فنون در مورد اشخاصي که مسووليت هاي متعددي دارند، کاربرد بيشتري دارد. مرحله اول شامل اولويتسنجي است. در اين مرحله بايد فهرستي از تمام مسووليت هاي روزانه، هفتگي و ماهانه (بهطور جداگانه) تهيه شود. آنگاه اموري را که از اهميت و فوريت بيشتري برخوردارند مشخص نموده و براي آنها اولويت اجرايي در نظر گرفته شود.
مرحله بعدي زمانبندي است. در اين مرحله براي هر يک از مسئوليت ها زمان مشخص و معيني در نظر گرفته ميشود. در صورت لزوم امور کم اهميت حذف ميشوند و وقت بيشتري براي اولويتها اختصاص مييابد. پس از اين مرحله، برنامه زمانبندي شده وارد فاز اجرايي ميشود. براي اجراي بهتر برنامه تعيين اهداف کوتاهمدت، ميان مدت و بلندمدت از اهميت ويژهاي برخوردارند. همچنين ميتوان براي عملکرد مناسب و منطبق با برنامه زماني پاداشهايي در نظر گرفت
منبع:سلامت نيوز
http://www.beytoote.com