![fanimani.rozblog.com fanimani.rozblog.com](http://www.beytoote.com/images/stories/fun/fun123.jpg)
مصاحبه با سپند امير سليماني و همسرش
- مجموعه: دنياي بازيگران
مصاحبه با سپند امير سليماني و همسرش (بازيگر سريال خوش نشين ها)
به سراغ سپند امير سليماني و همسرش مارال آراسته بازيگر جوان سينما و تلويزيون مي رويم که اين روزها مشغول بازي در سريال خوش نشين ها مي باشد.
با همسرتون چطور آشنا شديد؟
سپند امير سليماني:ما در يک جمع دوستانه به واسطه دو نفر از دوستان قديمي معرفي شديم و از آنجا آشنايي ما شروع شد که نزديک به ? سال پيش بود.آن موقع سريال نرگس,هر شب پخش مي شد و مارال هم همه قسمت هاي آن را دنبال مي کرد.وقتي که براي اولين بار همديگر را ديديم او مرا نشناخت,طوري که مجبور شدم به او توضيح بدهم که من نقش همان دامادي را بازي مي کنم که...و
آنجا بود که او تازه متوجه شد که من هم يکي از بازيگران آن سريال روتين هستم.اين موضوع يکي از خاطرات شيرين روزهاي اول آشنايي مان شد.بعد از آن هم اين آشنايي ادامه پيدا کرد و بعد از گذشت مدتي,زماني که احساس کرديم از هم شناخت کافي بدست آورده ايم و مي توانيم با زندگي در کنار هم خوشبخت باشيم.البته از همان روز هاي اول آشنايي موضوع ازدواج را با هم مطرح نکرديم اما بعد که روز به روز شناختمان از هم بيشتر شد و تقريبا ? سال از آشنايي مان مي گذشت تصميم گرفتيم آينده مان را در کنار هم و با هم بسازيم و زندگي مشترکمان را با شناخت و علاقه آغاز کرديم.
فکر مي کنيد از همه نظر مثل هم هستيد؟
سپند امير سليماني:بله,روحيات ما خيلي به هم شبيه است و مواقعي که کنار هم هستيم خيلي کم پيش مي آيد حوصله مان سر برود يا حرفي براي گفتن نداشته باشيم.هميشه از کنار هم بودن لذت مي برديم و با شوخي ها و بگو بخندها بهترين لحظه ها را با هم داريم.هم من و هم مارال اهل فيلم ديدن هستيم و هر دو سريع با محيط اطرافمان ارتباط برقرار مي کنيم.البته با هم تضادهايي هم داريم,مثلاوقتي مي خواهيم وسيله اي بخريم,شايد اصلا نظراتمان با هم يکسان نباشد اما سعي مي کنيم با کنار آمدن سليقه هايمان را به هم نزديک کنيم تا به يک مورد مشترک برسيم که نامش را بگذاريم تفاهم.
آيا خانواده همسرتون در مورد ازدواج سختگيري هم کردند؟
سپند امير سليماني:توقعات ما از همديگر خيلي منطقي بود و اينگونه نبود که مثلا خانواده مارال عروسي در فلان هتل معروف را بخواهند و مهريه سنگين و....حتي روز قبل از عقد بود که متوجه شديم هنوز در مورد مهريه صحبت نکرده ايم و مقدار آن را تعيين نکرده ايم و از آنجايي که عشق و علاقه ميان ما از روي منطق بود وقتي ميزان آن را از مارال پرسيدم,متوجه شدم که واقعا دوست داشتن باقي مي ماند نه پول يا رقم هاي سرسام آور مهريه و با مهريه اي که خودش خواست و من هم موافقت کردم که تعداد آن فقط ? سکه بهار آزادي بود.
سپند شريک خوبي در زندگي هستش؟
مارال آراسته:يادم هست وقتي با سپند آشنا شدم تازه پدرم را از دست داده بودم.آن روزها(مثل الان)احساس مي کردم که مي توانم به سپند تکيه کنم و از کنار او بودن احساس آرامش مي کردم.به نظر من همه چيزهاي خوب دنيا در وجود سپند جمع شده و کل اين ها براي من يک انتخاب ايده آل بود که توانستم به او به چشم يک شريک زندگي نگاه کنم.ما در خيلي از چيزها مثل هم هستيم و کم پيش مي آيد از هم ناراحت شويم که همه اين ها به خاطر درک متقابل است و اينکه عشق و علاقه ميان ما از روي عقل و منطق بود,نه احساسات زودگذر چون با هم قرار گذاشتيم که هميشه همديگر را خوشحال کنيم.
منبع : پايگاه اينترنتي تکناز